یکی ازموضوعاتی که برزندگی ساکنان دارای ملک درشاطره سایه افکنده وباعث افت وعدم مرغوبیت املاک این منظقه شده موضوع وققی بودن املاک درشاطره است بخصوص اخیراکه مسئولی دراوقاف اسلامشهراظهارنظری درمورد اوقافی بودن املاک شاطره نموده که میتوانیدازاینجاکلیک کنیدوصفحه اظهارات این مسئول اوقاف را مشاهده کنید
به همین منظورماباسختی جستجوکردیم ویکی از ملاکین قدیمی شاطره که جزو ۱۴نفرملاک صاحب نسخ شاطره بودندرا خوشبختانه یافتیم چون درسالهای اخیر اکثراین ۱۴نفربه دلیل کهولت سن درگذشتن واموراملاکی که دراختیارداشتندبه فرزندانشان واگذارشده ودرمورد واقعیت املاک شاطره واوقافی بودن این املاک ازایشان سوالاتی کردیم که شنیدنش خالی ازلطف نیست بخصوص برای مالکین ملک درشاطره قبل از انتشارگفتگوبامهمان عزیزمان توضیحی درمورد۱۴نفرصاحب نسخ که خیلی ها اطلاعی از ان ندارندمیدهیم کل شاطره املاک سه بحش تقسیم میشداملاک اربابی والباقی املاک برای ۱۴نفربودکه ملاک بودند.و۲۸نفرخوش نشین که همانندمستاجرین امروزی درشاطره آن دروران میزیستندواین ۱۴نفربه قول معروف صاحب نسخ بودندیعنی قولنامه های املاک شاطره اگرفاقد امضای اولیه یکی ازاین صاحب نسخهاباشد هیچ اعتباری دربین خریداران وهمچنین اوقاف به هیچ وجه سنداوقافی درصورت فقدان امضای انان که نمونه ای ازامضاهر۱۴نفراین صاحب نسخهادراوقاف برای سلامت بودن اسنادوملک وجوددارد این اگاهی لازم بود قبل از گفتگو
حاج آقاسلام حالتان خوب است مامزاخمتان شدیم که ازتاریخچه دقیق املاک شاطره آگاه شویم چون شخصی بهترلزشمانمیتوانست شجرنامه این املاک را که خود دارای چندکاب بندی ازاین املاک بودید برای بگوید
من هم سلام خدمت شماعرض میکنم املاک شاطره به هیچ عنوان اوقافی نیست واین ظلمی است که براثرندانم کاری مالکین خردامروز همه رادرشاطره گرفتارکرده من ادعای که میکنم چندشاهد معتبردارم که انان ازفرزندان خان وقت شاطره هستند به نام شادروان ناصرخان محمدرضابیک که فرزندانش حاج مجید-حاج خمید-حاج مهدی رضابیک که بغیرازاینکه خوداملاک زیادی داشتند اخیرا حکم قضایی هم گرفتند که گواه وقفی نبودن املاک شاطره است
حاج اقا پس ادعای اوقاف وافرادی مثل این مسئول که شاطره را اوقافی میدانند چیست؟
ببنید امیرسلیمانی که قبل ازانقلاب سفید شاه ارباب شاطره بود باجناق رضاشاه که شوهرخاله محمدرضاشاه میشد وقتی انقلاب سفید انجام شددرسال ۱۳۴۴ نه درشاطره بلکه سراسرایران ارباب ها که ملاکین عمده اراضی کشاورزی بودند مجبور شدند مقداری ازارضی خودرا درازای دریافت پول به رعایای خود که درهمین زمینها کشاورزی وباغ داری میکردند بفروشند حتی برای کمک به کشاوزان دراین طرح که بتوانند پول برای خریدزمین داشته باشند وطرخ هرچه زودتر به ثمر برسد بانکی تعیین شدووام بدون سود وکارمزد به کشاوزان داد تا بتوانند ازارباب ان روستا زمینی که دران مشغول به کشاوزی بود را بخردند ماهم که درشاطره کشاورز بودیم مانند همه جای ایران باپرداخت پول نقدبه ارباب امیرسلیمانی زمین خریدیم وشدیم ۱۴نفر مالک که حدود ۸۰درصدازاملاک امیرسلیمانی واقع درشاطره را خریداری نموده وسالیان سال دراین اراضی کشاورزی وباغ داری میکردیم ودیگرمانند گذشته سهمی به ارباب نمیدادیم چون زمین برای خودمان بودتااینکه سال۱۳۵۴ امیرسلیمانی ارباب شاطره پیغام داد که فلان روز مالکین درفلان جا جمع بشن درمورد املاک پیشنهادی دارم چون بعداز خریدزمینها امیرسلیماتی دیگر شاطره نیامد وبه دراویش گنابادی پیوسته بود به قول معروف درویش شده بود ودرظاهرهم خیلی به بزرگان واداب ورسوم دراویش گنابادی احترام قائل بود بالاخره درروز موعود ما۱۴نفرمالک طی قرار قبلی درمکانی گردهم امدیم امیرسلیمانی هم بعداز سالها دروی از شاطره تشریف اورد که خیلی پیروشکسته شده بود نسبت به چندین سال قبل اخرین باری که شاطره بود امیرسلیمانی به ماگفت من میخواهم املاگ خودم که کمتراز۲۰درصدازمجموع شاطره بود را تبدیل به احسن کنم وپس از ان وقف دراویش گنابادی خواهم کردمنظور از تبدیل به احسن یعنی امیرسلیمانی اون ۲۰درصداملاک درچندجای مختلف شاطره قرارداشت وبیشتر مجاور جاده اصلی همین جاده ولی باریک تر بود قرارداشت وبه ماگفت من املاک مجاورجاده را به کسانی که زمینشان درجایی که امروز سردخانه شهیدرجایی هست ودومینوخریده معاوضه می کنم دراون دوران که درکنارجاده مغازه وکسب کار و ابادانی نبود وارزش زمینهایی که دومینو فعلی هم اکنون دران واقع هست بسیار بیشتر از اراضی نزدیک به جاده بود ولی چون وی همچنان درکسوت ارباب بود ومااحترام خاصی برایش قائل بودیم نمی توانستیم پیشنهاداورا رد کنیم واون اراضی برای چهارنفریا بیشتربود الان حضورذهن ندارم به امیرسلیمانی واگذارشد ودرعوض امیرسلیمانی اززمینهای کنارجاده خود به این چندنفرداد ودرهمان جلسه هم براساس دارایی هریک ازاین ۱۴نفر قباله یا به قول امروزیها قولنامه هریک از ما خریداران را بنا بر متراژی که خریده بودیم با دست خط خودنوشت وامضا ومهرکرد وبه هریک از ما داد و گفت دیدارمن وشمابه قیامت من این زمینهای که هم اکنون دومینو امروزی است وقف دارویش گنابادی کردم ودیگردرشاطره چیزی ندارم که بخواهم بیایم حلالیت طلبید ورفت واون اخرین باربودکه ماوی را درشاطره بدرقه کردیم یعنی سال۱۳۵۴ این زمان گذشت تااینکه انقلاب شدروزی چندنفراز جایی امدند گفتند اوقاف شهرری هستیم جای املاک وقفی امیرسلیمانی را میخواهیم ما راهنمای کردیم وزمین رانشانشان دادیم بعدگفت شاه که رفته وهرچه اسناد ازخاندان او به شما دادند یعنی امیرسلیمانی باطله قولنامه زمینهای خود را بیاورید ما سند جمهوری اسلامی معتبربدهیم چیزی مانند تعویض شناسناه ماهم رفتینم شهرری واون اسناد معامله باامیرسلیمانی رابردیم تحویل دادیم قرار شد براساس متراژی که داخل اونها قید شده سند سیم سرخ دارمالکیت صادرکنند وچندروز دیگرتحویلمان دهند چند روز بعد رفتیم بجای صدور وتحویل سند سیم سرخ یعنی سند دفترچه ای ماکیت یک برگ کاغذ چاپی دادن وگفتند این اسناد شماست ما امدیم سواد که نداشتیم همین حاج مجید که خودشان وارث ناصرخان بودند وزمین هم زیاد داشتند اون موقع دیپلم گرفته بودند وقتی شاطره رسیدیم اولین کارنزد شان رفتیم واسناد را نشان دادیم اقا مجید تاخواند فهمید که اوقاف سرماگلاه گذاشته واین سند اوقافی است بالاخره کاربه اعتراض کشید تابه دفترامام خمینی موضوع کشیده شده ایت اله خمینی نماینده ای تعیین کرد که بیاید شاطره وتحقیق کند ببیند موضوع از چه قرار است چون اوقاف ادعا میکرد کل شاطره برای امیرسلیمانی بوده وچون وقف کرده املاک شماهم جزو وقف است بلاخره نماینده ایت اله خمینی پس ار چندماه تحقیق فرزند امیرسلیمانی دراون وقت در نقطه ای از ایران مخفی بود با بدبختی پیدا کردیم وبا مصیبت چون از ترس جانش که میکشند خودشو افتابی نمیکرد ولی چون واقعا چه شخص امیرسلیمانی وهمچنین فرزندان وهمسر شان خانواده باشخصیت وبا وجدانی بودند که نمیخواستند حق وناحق کنند چند فرزند ذکور امیرسلیمانی به نماینده ایت اله خمینی صداقت ودرستی ادعای مارا تائید کردند وگفتند این ۱۴نفر پول زمینهای خودشون پرداحت کردند فقط بخشی که سردخانه میشد برای پدرمان بوده وقف دراویش گنابادی کرده وحتی ما ازهمان موقع که امیرسلیمانی اونجارا برداشت وبه قول معروف املاک خودش را تبدیل به احسن کردماحتی اونجا هیچ کشت وکاری هم نگردیم وبعدازاون تجهیزاتی که برای ساخت سرخانه بود اورند وشروع به ساخت کردند … بالاخره بعداز چندماه تخقیق اوقاف وقت ازطریق دفترایت خمینی محکوم شد ورای به حقانیت مادادند اوایل انقلاب سیرمهاجرت روستائیان به شهرها بخصوص تهران زیاد شد .کم کم ما اززمینهای که داشتیم قواره بندی کردیم وبه خریداران برای خانه سازی فروختیم و مدرک هم به اونها قولنامه با امضای خودمون دادیم وقرار شد مثلا فلان گاب بندی تااخرفروش رفت بروند مایک رونوشت قولنامه مادر یدهیم بروند ثبت سند منگوله دار بگیرند
خوب پس بعد چه اتفاقی افتاد که مجدد اوقاف ادعای مالکیت کرد؟
خوب ببینید ما ۱۴نفر همان سالهای اولیه پس ازانقلاب انقدر بازار ساخت وساز گرم بود که ما همچنان زمین از جاهای مختلف که داشتیم میفروختیم مثلا مقداری ازباغ قنادی مقداری از شغال اباد وهمینطور فروحته بودیم حالا ۱۴نفرمالک شده بود ۱۰۰نفرمالک که البته اونها هرکدام ۱۰۰متر یا ۲۰۰متر ملک داشتند به اندازه ما که نداشتند ولی ازنظر مالک بودن انها هم به اندازه همان ۱۰۰متر مالک بودندزمان جنگ شد واین املاک تبدیل به خانه شد وچندبار دست به دست شدوهریک دارای ارزشی شداینها که خریده بودند گاهی اوقات نزدمامی امدند وسوال میکردند چکونه ما میتوانیم سند منگوله دار بگیریم اون وقت کارهای ادارای ازجمله ثبت یه شهرری میخورداوقاف درزمان حیاط ایت اله خمینی هیچگاه دیگر ادعای روی ارضی ما نداشت وموضوع برای ما تمام شده بودولی یکسال قبل از فوت امام این کسانی که ازما برای خانه زمین خریده بوند وخانه ساخته بودند چندین باربه ثبت اسناد مراجعه میکنند اونها هربار بهانه میاورند وارصدورسند خودداری میکنند درشهرری ثبت واوقاف نزدیک یکدیگربودند بلاخره طبق هماهنگی قبلی درون خودشون این خریداران ما که میروند مجدد درخواست سند میکنند ابتدا ثبت اونها را میترسوند که این املاک غیرقانونی شما خریدید ما سند به هیچ عنوان نمی دهیم بالاخره بحث ودجل بالا میگیره مسئول اونجا به چندنفرازاینها یواشی میگه شمایک کار دیگرمیتوانید بکنید بروید اوقاف شهرری قولنامه های خودتون هم ببرید اگراین املاک قانونی باشد ازنظرماکه نیست وسرشما که روستای بودید این ۱۴نفرکلاه گذاشتند حالا شانس بیاورید اگراوقاف قبول کند که قانونی است وسند برای شما صادرکند خوب دیگرهمه شما املاک دارای سندمحضری دارید سند اوقافی هم کمتراز سند ما درثبت اسناد نیست بروید اونجا خواهش التماس کنید بلکه اونجا سند بگیرید این تعدا هم که حوب در تهران قبلا نبودند که بدانند موضوع ازچه قرار است وازطرفی چندین سال به ثبت میرفتند وثبت سند نمیداد بالاخره میروند اوقاف اونجا اول قبول نمیکنند واینها خواهش وتمنا میکنند که ما هرجه درروستا داشتیم فروختیم و پول اش را دادیم این زمینها را خریدیم اگرشماهم سند ندهید ما همه چیزخودرا ازدست میدهیم ودرظاهر مسئول وقت اوقاف راضی میشود ولی شرطی میگذارد که فقط به قولنامه های که اثرانگشت یا مهرامضای این ۱۴نفررا داشته باشد ماسند اوقافی میدهیم واگردرحین اخذسند اوقافی این ۱۴نفر ازصدورسند اگاه شوند واعتراض کنند ما دیگرسند نخواهیم داد وسند اونهای هم که گرفته اند حتی باطله ودیگرما سندی نمیدیم پس فقط هرکاری میکند باید جلوی اعتراض این ۱۴مالک گرفته شودچون شما الان میگوید انها خودشان راضی هستند ماکه اونها را ندیدیم بپرسیم رضایت دارید یاخیر بعدش اونها به محضی که بفهمند به طروق وبهانه های مختلف جلوی احذسند اوقافی شما را میگیرند پس لطفا بی سرصدا فقط محض رضای خدا که زندگی شما ازبین نرود ما بامسئولیت خودمان سند محضری اوقافی به شما میدهیم واینطورکه بعدا مامتوجه شدیم خدود یکسال به وفات امام این پروسه کلید خورد اولش رایگان بعدش پول هم میگرفتنداین خریداران که هرتعدادشان برای روستای خاصی بودند مثلا زرنقی ها یا مقانی ها -زنجانی ها گه مردم زحمت کش وقابل احترامی هم بودند امدند وچراغ خاموش باخوشحالی به همه شهری های خود نوید میدادند ما با هزاربدبختی راهی برای صدورسند محضری از طریق سازمان اوقاف گشودیم که هم خانه های ما سند محضری دارد وهم گرانترهم میشود این بندگان خدا فقط کلمه سند محضری ومحضربسیار برایشان باارزش بود بدون اینکه توضیحی برای مسئله مالکیت عرصه وعین بخواهند واگرهم سوال میکردند میگفتند این عرصه وعین فقط فورمالیته اس وبه شما ارتباطی ندارد مهم این است که این سنددرمحضرتنظیم میشود وخانه ای که تاکنون غیرقانونی بود وفروشنده میتوانست ازشما بگیرد الان دیگربه صورت قانونی ومحضری مال شماست وصدام حسین هم با لشکرش نمی تواند از شماسلب مالکیت کند ما نیز بیشتراین ملکها را فروخته بودیم ولی پس از مدتی متوجه شدیم که این خریداران که مدام به سراغ ما می امدند ومیگفتند ما سند میخواهیم دیگرمدتی است سراغ ما برای اخذسند نمیایند پرسوجوکردیم چیزهای دراین باره شنیدیم حتی درمسجد جلسه گذاشتیم که اقا این املاک اینگونه است یک وقت نروید ازاوقاف سنداوقافی بگیرید صبرگنید ثبت اسناد موظف است به تک تک شما سند بدهد اگرازاوقاف سندبگیرید فاقد ارزش است موضوع اجاره وعرصه واعیان را توضیح دادیم همگی اطمینان دادند که ماچنین اقدامی نمیکنیم مطمئن باشید تااینکه حضرت امام فوت کردیک روز یکی ازما۱۴نفربه اداراه ثبت برای تقاضای سندرفته بود که ثبت گفت املاک شاطره اوقافی است وباید ازطریق اوقاف اقدام کنید این طرف هرجه اسناد وحکم دفتر امام خمینی را ارائه میدهد ثبت نمی پذیرد ومیگوید حالا شماتاسازمان اوقاف هم برو ببین اونها چه ادعای دارند این بنده خدا به اوقاف که میرود مسئول وقت اوقاف هم میگوید بله املاک شاطره همه اش اوقافی است دوست مامیپرسدپس مدارکی که مستند ماداریم اعتبارش چه میشود؟ مسول اوقاف درب چندین فایل بایگانی را میکشد میگوید اگرمدارک شما صحت دارد پس بیش از صدها نفر که مابرایشان سند اوقافی صادرکردیم واونها بااین اسناد املاک خودشون چندین بار دست به دست کردند یعنی بی اعتبار است واین بنده خدا متوجه میشود که موضوع ازچه قرار است ماهم که بیشتراراضی را فروخته بودیم وبه خریدارها هم تاکید کردیم گه سنداوقاف نگیرند که خودشان ضرر میکنند ودیگر پیگیرماجرا نشدیم
تااینکه حاج مجیدرضابیک زیربار این ادعای اوقاف نرفت وگفت من برای املاک خودم هرزمان اراده کنم سند ثبتی خواهم گرفت چون ادعای اوقاف نادرست است ودرچندسال اخیر سه قطعه به نسبت بزرگ از ارضی خود که دیگرگاراژشده بود وارزش زیادی داشت ازجمله گاراژگل گاراژبرادران رضابیک وگاراژایران تکنیک را باقولنامه فروخت ولی با ضمانت اینکه سند منگوله دار ثبت به خریداران ارائه میکند این املاک را به چندین برابر قیمت فروخت ودرون متن قولنامه هم شروط بسیارسنگینی برای خود قرار داد که درصورت عدم تحویل سند رسمی وجه دریاقتی را که پس میدهد حتی خسارت هم میدهد خریداران به این امیدکه حاج مجید نمیتواند سند بگیرد ومجبور میشود پولی که بابت خرید پرداخت کردند طبق مندرجات موجوددرقولنامه بازپس دهد مطابق اون هم خسارت باید بده قبول کردند که مثلا ۴برابر قیمت اون روز ارزش ملک پول بدهند وبه جهت اعتبار که اخوان رضابیک دربین کسبه واهالی شاطره بلکه سرتاسرجاده ساوه دارند یقین داشتند حرف حاج مجید مطابق ۱۰سند محضری ارزش وقیمت دارد بدون هیچ معطلی پذیرفتند فقط جاج مجید یکسال زمان خواست تاکارسند را مهیا کند وموردتوافق واقع شد سواد وتحصیلات اینجا بدرد میخورد حاج مجید بلافاصله یک وکیل متخصص اینگونه دعاوی استخدام کرد وخوشبختانه تمام مداراک ازامیرسلیمانی- از فرزند امیرسلیمانی وحکم دفترحضرت امام را به وکیل دادوروند کار شروع شد دراواسط کار بود که مطمئن بود حکم پیروزی را دریافت میکند ورثه وازجمله چندنفری که ازاین ۱۴نفرمالک اولیه زنده بودند ازجمله خودبنده را دعوت کرد وگفت من برای تمام املاک رضابیگ حتی اونهای که سالهای ۱۳۶۰ فروختم به دادگاه اثبات کردیم اوقافی نیست وبا مدرک ثابت شد اگرزمینهای من چزو اوقاف نیست مسلم است کل زمینهای شماهم اوقافی نیست وکیل من درخواست مقدار بیشتری هزینه حق الوکالت نموده تا تمام املاک شاطره را از اوقاف دربیاورد مبلغ چندانی هم نبود ولی همه گفتند مابیشتر املاک خودرا فروختیم برخی گفتند که ما دیگر یک متر هم ملکی نداریم که بخواهیم هزینه وکیل بدهیم تا سند ثبتی بخواهیم برای کسانی برای ماوخودشان بذون هماهنگی مشکل بوجود آوردند هزینه بپردازیم واینگونه بود گه حاج مجید حکم خلع ید اوقاف از روی املاگ خود را ازدادگاه گرفت وسندهای منگوله دار را به خریداران گاراژایران تکنیک وگل تقدیم کرد واگربرای حاج مجید اوقافی نیست پس نتیجه میگیریم به غیراز همان جای کنونی که دومینوخریده فقط در وقف دراویش گنابادی وقف شده وهمچنین این حکومت حکومت قبلی را طاغوت خطاب میکند که تمام حرف وعمل خاندان سلطنی را بی اعتبار ومنافی با اسلام میداند پس چگونه است دراین میان چیزی که به نفع خودشان هست یعنی وقف املاک پسرخاله محمدرضاشاه برایشان پذیرفتنی شده وچنین وفقی حتی فراتر از چیزی که وی وقف کرده کاملا موردقبول وتائید مسئولین مربوطه واقع شده برای ما جای تعجب وعلامت سوال داردو همچنین این مداراک نزدحاج مجید موجوداست وی فرموده هرکه میخواهد میتواند براساس حکم صادره برای او املاگ خود ار ۱متر تا هرچقدر که هست از اوقاف خارج وسند ثبتی بگیرید فکر نمیگم از این دعوت بهتربرای کسی که میخواهد از قید اوقاف خلاص شود بتوان انجام داد خدا ناصرخان وعالم خانم را بیامرزد بچه های تربیت کردند نوکر اقا سیداشهدا نوکرعزا دارهای آقا قمربنی هاشم هستندهمچنین شماره تماس فرزندامیرسلیمانی درامریکازندگی میکند نیز موجوداست که بنده خدا قول داده هرکجا بخواهند من از امریکا مستقیم حاضربه شهادت دراین ارتباط که پدرم مالک تمام شاطره نبوده که بتواند همه شاطره را وقف کند وهمچنین درتماسی که داشتیم فرمود پدرم کمتراز۲۰درصدراملاک خودش درشاطره را وقف دراویش گنابادی کرد چگونه شده که این وقف طبق ادعای سازمان اوقاف بنام حضرت امام رضا تغییر یافته برای ما این تغییر همچنان مجهول است
تصویرمنتصب به ارباب وقت شاطره باجناق رضا شاه ارباب امیرسلیمانی درون خودرو
دبیردبیرستان
ضمن تشکراز مدیریت این سایت آقای تهرانی باانتشارچنین پست آگاه کننده ای که انتشار چنین تاریخچه ای از املاک شاطره برای شخص من بسیار مفید واقع شد
بنده درحین مرور سایت به این پست برخورد نمودم وچون درحین فروش منزل مسکونی خوددرکوی ۱۲فروردین بودم این موضوع برایم جالب یود وقتی باخریدار ملک ام که هنوز درشرف قولنانه ومهلت تخلیه قرار دارد چنین موضوعی که درسایت شما برای اولین بار منتشرشده را مطرح نمودم وی گفت اگرچنین چیزی صحت داشته باشد وبتوانید سند ثبت غیراوقافی برای این ملک اخذ کنید من تعهدکتبی میدهم که ملک شمارا به مبلغ ۵۰۰ملیون تومان بیشتر از توافق فعلی که ملبغ یک ملیارد ودیست ملیون تومان معامله شده است پرداخت کنم که ظی حضور نزد بنگاه مربوطه وی افزایش قیمت نهایی را درقبال اخذ سند رسمی ثبت تعهد کتبی نمودلذا بنده طبق مندرجات موجود درمتن این پست اقدام به پیگری ودرنهایت درخواست سندازاداره ثبت املاک نمودم و موفق به دریافت اصل سند رسمی تک برگی غیر اوقافی شدم و لازم بذکراست عنوان کنم که دیروز پستچی شاطره آقای شعله سند رسمی منزل مسکونی ام را که در اداره ثبت املاک تنظیم وارسال شده بود را درب منزل تحویلم داد وبسیار خوشحالم ابتدا باورش برایم سخت بود ولی شما درست اشاره نموده بودید
من از سایت شما بسیار سپاسگذارم ومبلغی هرچند ناچیز از طریق درگاه بانکی سایت به عنوان همیاری برای سایت شاطره واریزنمودم خداوند خیرتان دهد
ملیغ افزوده شده درمقابل اخذسند وتحویل به خریدار و قبول پرداخت از طرف وی دراین شرایط سخت بسیار برایم بدرد بخور و ضرورت داشت اگر میدانستم میشود سند رسمی گرفت برای املاک شاطره زودتر اقدام میکردم چون دوسال برای فروش نزد چندین بنگاه سپرده بودم ولی تا نام اوقافی بودن سند به میان میامد مشتریان غیر بومی از خرید منصرف میشدند گه قسمت این بود که اینگونه شود
همچنین از حاج مجید رضابیک که چنین راهی را برای ما درشاطره باز کرد ممنونم خدا مادر ایشان بانو عالم خانم وپدرشان ناصرخان را بیامزرد با چنین فرزندانی مردمدار